نویسنده : عصمت دهقان
تاریخ : سه شنبه 24 تیر 1399
نظرات 0

بی قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
آه بی‌ تاب شدن، عادت کم حوصله‌ هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌ هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله‌ هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله‌ هاست
باز می‌ پرسمت از مساله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مساله‌ هاست!

******

دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی‌ ام را شب طوفانی گرداب گرفت

******

به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد

 

******

گوشه ی چشم بگردان و مقدر گردان
ما که هستیم در این دایره ی سرگردان؟

******

عشق رازی ست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد

******

فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگ ریزه ها

 

******

چشم انتظار حادثه ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر

******

تعداد بازدید از این مطلب: 44
برچسب‌ها: غزلیات , غزل ,
موضوعات مرتبط: غزل ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 5


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

کد امنیتی رفرش


عضو شوید



فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود